من ضعیف بودم
در مقابل، خطاهایت،بی لطفیهایت
ساده بودم
در مقابل سردیهایت همه اینها را دیدم و
سکوت کردم،در خلوتم بغض کردم،واژه به واژه شعر غم شدم و بغضهایم را باریدم، ولی باز بخشیدمت...
نه بخاطر ضعیف بودنم
نه بخاطر ساده بودنم،،نه،،،،
فقط بخاطر اینکه همهام بودی
عاشقت بودم
بخاطر اینکه دوستت داشتم
بی تو بودن را بلد نبودم
ولی وقتی به پشت سرم نگاه میکنم میبینم......
تنها بازیچهات بودم
و به یاد این جمله میافتم
آدمها بازی کردن را دوست دارند
این توووووو هستی که انتخاب میکنی
همبازیشان باشی
یا اسباب بازیشان
من اسباب بازیات بودم
ولی دیگر نه
نمیخواهم باشم.....
نمیخواهم بمانم....